به گزارش میمتالز، صنعت فولاد به سبب گستردگی زنجیره تولید آن از سنگ تا رنگ نیاز مبرم به زیر ساختهای تضمین کننده این زنجیره دارد که متاسفانه به سبب نداشتن جامعه نگری در زمینه طرحهای توسعه از معدن تا محصول نهایی با ارزش افزوده بالا منجر به ایجاد ضعفهای در فرآیندهای صنعت فولاد شده اند. در ادامه گفتگو با امین حکیمیزاد، دکترای مهندسی مواد و عضو هیات علمی دانشگاه یزد درباره وضعیت فعلی صنعت فولاد استان و آینده آن میخوانیم.
عملاً به واسطه هماهنگی بین بخش خصوصی و بخش دولتی و دانشگاه اقدامات خوبی برای توسعه صنایع پایین دستی فولاد در حال انجام است. صنایع فولاد بعد از صنایع نفتی و پتروشیمی در کشور جایگاه دوم را دارد. از نظر اهمیت و به طبع انجام اقدامات لازم و سیاست گذاریهای مناسب، صنایع پایین دستی فولاد میتواند به ویژه در شرایط بحرانی نظیر شرایط تحریم، بسیار راهگشا باشد.
صنایع فولاد بعد از صنایع نفتی و پتروشیمی در کشور جایگاه دوم را دارد
این روند میتواند هم از نظر اجتماعی و هم از نظر اقتصادی و هم از نظر سیاسی معادلات بسیاری را جابهجا کند. فولاد استان یزد یکی از تولید کنندگان بزرگ فولاد در دنیا محسوب میشود، اما کاستیهایی هم وجود دارد که بخشی از آن عدم توجه به صنایع پایین دستی فولاد از جنبههای مختلف است.
تا زمانی که ما در بحث صنایع پایین دستی فولاد، توسعه لازم را پیدا نکنیم عملا وابستگیهای متعددی خواهیم داشت و به بازارهای بین المللی و واردات صنایع پیشرفته مثل صنایع نظامی و صنایع هستهای یا سایر صنایع عملا ورود نمیکنیم و این وابستگیها باعث خواهد شد که بعضا پیشرفتهای ما سیر کندتری را طی کند. این یکی از موضوعاتی است که در بحث صنایع پایین دستی فولاد از ضرورتهای مهم است و بسیار حائز اهمیت است که سیاست گذاریهای کلانی هم در این زمینه صورت بگیرد.
عملا کشورما از نظر بحث تناژ تولید فولاد شرایط خیلی مطلوبی دارد، اما وقتی که ورود پیدا میکنیم، میبینیم از نظر اشتغال وضعیت خوبی نداریم. وقتی ریشه یابی میکنیم این موضوع به توسعه صنایع پایین دستی فولاد بر میگردد. کشوری مثل آلمان با تناژ تقریبا مشابه تناژ تولیدی ایران، از نیروی انسانی بسیاری استفاده میکند چرا که تمرکز این کشور بیشتر روی صنایع پایین دستی فولاد است.
امیدوارم بتوانیم در سالهای آینده عملا این خلأها رو بپوشانیم تا بتوانیم به عنوان یک قدرت جهانی در زمینه صنایع پایین دستی فولاد چه توسعه فولادهای آلیاژی چه صنایع پایین دستی دیگر مثل قطعه زنی و در واقع متریالهایی که مشتقی از فولاد هستند، به نوعی پیشگام شویم و معضلات بسیار از جمله بیکاری را کاهش دهیم.
بستر لازم که مواد اولیه است در استان وجود دارد و انتظار میرود که شرایط خوبی داشته باشد، اما شرایط فعلی با این موضوع کاملا در تضاد است. یزد یکی از استانهای برتر تولید کننده فولاد کشور است، اما در زمینه صنایع پایین دستی فولاد رتبه چندان خوبی نداریم.
تا زمانی که ما در بحث صنایع پایین دستی فولاد، توسعه لازم را پیدا نکنیم عملا وابستگیهای متعددی خواهیم داشت
متاسفانه استانهایی مثل اصفهان، آذربایجان شرقی و خراسان رضوی استانهایی هستند که در صنایع پایین دستی فولاد خیلی خوب کار کردند ود ر حال حاضر پیشگام هستند. برخی از این استانها لزوما تولید کنندههای قوی فولاد در کشور هم نیستند، ولی سیاستگذاریهای مدیران و فرهنگ عامه باعث شده آنها در صنایع پایین دست فولاد شرایط نسبتا مطلوبی داشته باشند.
یکی از مهمترین مواردی که ما معمولا در سایر معضلات کشور هم با آن مواجه هستیم، معضلات اجتماعی و مباحث فرهنگی و توجه به منافع عام به جای منافع شخصی است. برخی عقیده دارد که یزد خشک چه نیازی به صنعت فولاد و توسعه آن دارد که این رویکرد بازدارندهای است و باید با نشان دادن منافع صنایع فولادی پایین دستی رویکرد مردم را تغییر داده و آنها را همراه و فرصت را برای توسعه صنایع پایین دستی فراهم کرد.
این مهم شاید در توسعه صنعتی چندان موثر به نظر نیاید، اما در تدوین قوانین بالادستی و سیاست گذاریهای کلان گاهی بنا به سهل انگاری ناشی از همین مشکلات فرهنگی شاهد بروز مشکلاتی هستیم. البته قوانین درست تدوین میشود، اما درست اجرا نمیشود. قوانین بالا دستی صنعت فولاد در کشور به صورتی است که تا حد زیادی این طمع را ایجاد میکند که به سراغ خام فروشی و کلوخه فروشی برویم یعنی حتی سنگ آهن را به کنستانتره یا گندله یا آهن اسفنجیهم تبدیل نکنیم. به طور واضح میتوان گفت که قوانین بالادستی شرایط را از نظر حاشیه سود برای سرمایه گذاران این بخش امن کرده است به طوری که عملا هیچ رغبتی برای گام برداشتن به توسعه صنایع پایین دستی را ندارند.
با توجه به ساختار اجتماعی کشورمان، تغییر این قوانین مقداری سخت است و نیاز به زیر ساختهایی دارد که با رفع چالشها به صورت زنجیرهای مشکلات حل شود. موضوع بعدی عدم حمایت مناسب از صنایع پایین دستی است یعنی وقتی به عنوان سیاست گذاریهای کلان به سمت توسعه صنایع بالادستی پیش نرود، عملا گسترشی را شاهد نیستیم. یکی دیگر از دلایل نیز این است که در بحث انتقال تکنولوژی هم مشکل داریم. بنا به دلایل خاصی بحث صنایع پایین دستی فولاد تا حد زیادی در گرو توسعه تکنولوژی و وارد کردن این تکنولوژی از کشورهای موفق است که ما هم بنا به شرایط عملا در این زمینه ضعف داریم.
اما راهکار پیشنهادی این است که به کشورهایی که مسیر ما را طی کرده اند توجه کرده و از آنها الگو برداری کنیم از سوی دیگر اصلاح قوانین بالادستی، حمایتها و تسهیل گریها از جانب دولت و داشتن برنامه بلند مدت یا شاید خوش بینانهتر، میان مدت، باید مورد توجه قرار گیرد تا شرایط مطلوبتر را تجربه کنیم. پس نبود مشوقهایی که سرمایه گذار را ترغیب به تولید محصول نهایی کند باید فراهم شود. امید است با سیاست گذاریهای درست، حمایتها و تغییر قوانین بالا دستی، رغبت سرمایه گذاران به ایجاد صنایع فولادی و جلوگیری از خام فروشی افزایش یابد و با رونق این صنایع هم آلودگی کمتر شود، هم فرصت اشتغال بیشتری فراهم شود و هم ارزش افزوده بیشتری عاید استان شود.
منبع: تحلیل بازار